خالی بود دستم
من میترسیدم بری هیچی نگفتم
نمیخواستم که از چشمت بیفتم
من همه حرفامو گفتم
سعیمو کردم نگه دارم
تو رو با همه سختی
من نبودم تویه اون دنیا که ساختی
دیدی آخرش اما هر دو باختیم
برو ولی همه درا رو پنجره ها رو باز میذارم
تا که بیای خورشید و ماه رو
حتی خدا رو قسم میدم خیلی زیاد
تا که بیاد یعنی میشه بیاد
برو ولی همه درا رو پنجره ها رو باز میذارم
تا که بیای خورشید و ماه رو
حتی خدا رو قسم میدم خیلی زیاد
تا که بیاد یعنی میشه بیاد
من میبستم دستمو تا تو نبینی خالیم
تا نفهمی که نباشی بی تو من چه حالیم
من برات زیباترینو از خودم میخواستمش
نه نشد باور کنم آخر خودم میبازمت
برو ولی همه درا رو پنجره ها رو باز میذارم
تا که بیای خورشید و ماه رو
حتی خدا رو قسم میدم خیلی زیاد
تا که بیاد یعنی میشه بیاد
برو ولی همه درا رو پنجره ها رو باز میذارم
تا که بیای خورشید و ماه رو
حتی خدا رو قسم میدم خیلی زیاد
تا که بیاد یعنی میشه بیاد